حدود یازده ماه تا برگزاری انتخابات مجلس نهم باقی مانده است. با نزدیک شدن به این ماه، اظهار نظرها و اقدامات برخی نمایندگان استان نیز پررنگ تر از هر روز، به چشم می خورد. خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) منطقه آذربایجان شرقی ارزیابی یکی از نمایندگان استانی را از این رویکرد جویا شده است. غلامحسین مسعودی ریحانی نماینده مردم اهر و هریس، عضو کمسیون آموزش و تحقیقات مجلس و رئیس سابق مجمع نمایندگان استان است. آن چه در ذیل می خوانید؛ عین گفتگوی ایسنا با این نماینده است.

آقای ریحانی! شما به عنوان نماینده ای که سابقه ریاست مجمع نمایندگان استان را داشته است؛ ارزیابی تان از عملکرد اخیر برخی نماینگان استان چیست؟

از چه نظر؟

از این نظر که بعضاً این طور تصوّر می شود که با نزدیک شدن انتخابات، سخنرانی  و عملکرد برخی از آن ها حال و هوای تبلیغاتی دارد.

من نمی دانم! چون نماینده های مجلس از اول در بین مردم بوده اند و با مشکلاتشان آشنا بوده اند. نمایندگان حرف مردم را می شنود و به حاکمیت انتقال می دهد. من فکر نمی کنم چنین موردی باشد. شاید هم من متوجه نشده باشم.

شما خودتان در انتخابات مجلس نامزد می شوید؟

نمی دانم! الان در ماشین نشسته ام، نمی دانم می توانم پیاده شوم یا قبل از پیاده شدن، می میرم! چیزی مشخص نیست. نمی توانم پیش بینی کنم که فردا چه اتفاقی خواهد افتاد. چه رسد به یک سال دیگر!

اما اخیراً تقویم ویژه ای از طرف شما منتشر شده است که این ذهنیت را تقویت می کند.

والله نمی دانم چه چیزی را تبلیغ می گویید. اما در آنجا تنها چیزی که چشم نمی خورد؛ تبلیغات بود. تقویم، چهار صفحه بود که در صفحه اول آن، سه تا مطلب از من درج شده بود. خرداد را که صفحه بزنید، می بینید که در صفحات دیگر، اثری از «ریحانی» نیست. فقط در فصل اول یک عکس کوچک داشتم. این که تبلیغات باشد؛ سر در نمی آورم.

در سال های قبل چنین تقویمی منتشر کرده بودید؟

سال های قبل یک سری مسائل و مطالب و گزارش ها داده بودم. تقویم هم داده بودیم اما نه به این شکل. یک تقویم تک صفحه ای بود.

مواردی که در صفحه اول این تقویم، نوشتید این شبهه را ایجاد می کند که...

آخر چه موردی!؟ اینجا که موردی نیست! در آن جا از عملکرد و کارکردهایم که چیزی نوشته نشده. اصلاً یک مورد هم از این چیزها نیست در تقویم.

اما به مواردی اشاره کردید که برای برخی مردم حساسیت زاست. مثلاً در نثر فارسی کلمه «تراکتور» را «تراختور» نوشتید. این حق را به مخاطب خود بدهید که این طور برداشت کند که...

در مورد تراکتور شاید سه سال پیش بود که سه چهار تا نامه سرگشاده نوشته بودم. همان موقعی بود که اتفاقاتی افتاد و تراکتور در کرج (!) با پیروزی بازی داشت! همین الان هم من هر ماه، حقوق یک روز خودم را می دهم به تراکتور و حتی گفته بودم برای موفقیت این تیم، مردم آذربایجان می توانند هر ماه صدتومان به تراکتور بدهند. حمایتم از این تیم، در این حد نیست که تراکتور بنویسیم یا تراختور. من والله بین این دو فرق زیادی نمی بینم.

اما شما نوشتید «انتقاد از برخوردهای ناعادلانه و جانبدارانه فدراسیون فوتبال با تراختور». این، اتهام سنگینی است که به طور غیرمستقیم معاونت دولت را نشانه می گیرد.

این که مورد جدیدی نیست. عنوان نامه ای است که به آقای سعیدلو نوشته بودم و در اکثر رسانه ها منتشر شد.

پس انتخاباتی بودن این تقویم را تکذیب می کنید؟

بله بابا!  چه انتخاباتی...!؟

راستی! امروز در خبرها آمده بود که تیم تراکتور قرار است به آقای هدایتی، مالک باشگاه استیل آذین تهران واگذار...

آخر مگر چند تا از این تقویم منتشر شده بود. از این تقویم نهایتاً صد تا منتشر شده بود. صد تا چهار برگی! مگر این تقویم چه تاثیری می تواند بگذارد!؟

بله... عرض می کردم که قرار است تیم تراکتور به مالک باشگاه استیل آذرین...

آخر مگر تقویم چه ارزشی دارد!؟ مگر تقویم دانه ای چند است!؟ تقویم مثلاً می شود صد تومان! اما ببینید یک گونی سیب زمینی چند صد تومان است! ارزش صدتومانی تقویم مقابل سهام عدالت چه تاثیری دارد!؟ این فکر، اشتباه است! می فرمودید...!

بله... عرض می کردم که تیم تراکتور سازی قرار است به مالک باشگاه استیل آذین واگذار شود. این قضیه را چطور ارزیابی می کنید؟

والله من اطلاعی از این مسئله ندارم! اگر هم این طور باشد قطعاً اعتراض می کنم و در مجلس تذکر شفاهی و کتبی می دهم! من با این قضیه مخالفم و اگر این طور باشد علیه شان مصاحبه می کنم!

ممنون از وقتی که در اختیارمان گذاشتید.

من در خدمت شما هستم. اگر اداره اطلاعات هم بخواهد می آیم و صحبت می کنیم!